سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از خدا بترس هر چند ترسى اندک بود ، و میان خود و خدا پرده‏اى بنه هر چند تنک بود . [نهج البلاغه]

 
 
گفتم(دوشنبه 86 بهمن 29 ساعت 10:29 صبح )

 

Deep in my heart, there"s a fire

در اعماق قلبم آتشی برپاست

A burning heart

قلبی سوزان

Deep in my heart, there"s desire - for a start

در اعماق قلبم تمنایی است برای تولدی دیگر

I"m dying in emotion

در راه عشق جان می دهم

It"s my world in fantasy

این دنیای رؤیایی من است

I"m living in my, living in my dreams

من با رؤیاهایم زندگی می کنم

You"re my heart, you"re my soul

تو قلب منی، تو جان منی

I"ll keep it shining everywhere I go

هر جا که بروم این شعله را درخشان نگاه خواهم داشت

You"re my heart, you"re my soul

تو قلب منی،  تو جان منی

I"ll be holding you forever, stay with you together

تو را برای همیشه نگاه خواهم داشت و با تو خواهم ماند

You"re my heart, you"re my soul

تو قلب منی،  تو جان منی

Yeah, I"m feeling that our love will grow

آری، احساس می کنم عشقمان شروع به بالیدن خواهد کرد

You"re my heart, you"re my soul

تو قلب منی،  تو جان منی

That"s the only thing I really know

این تنها چیزی است که از ان مطمئنم

Let"s close the door and believe my burning heart

بیا در را ببند و قلب سوزانم را باور کن

Feeling all right, come on, open up your heart

رها باش. بیا و قلبت را کاملا بگشا

I"ll keep the candles burning

من شمعـــها را روشن نگاه خواهم داشت

Let your body melt in mine

بیا تا یکی شویم

I"m living in my, living in my dreams

من با رؤیاهایم زندگی می کنم



 
من میگم(دوشنبه 86 بهمن 29 ساعت 10:18 صبح )

من غم را در سکوت 

سکوت را در شب 

 شب را در بستر

 بستر را برای اندیشیدن به تو  

 دوست میدارم 

 من عشق را در امید 

امید را در تو

 تو را در دل 

دل را در موقع تپیدن 

 به خاطر تو دوست دارم 

ای دوست من خزان را به خاطر رنگش   

و بهار را به خاطر شکوفه هایش 

و خدایی که دل را برای تپش 

وتپش را در پاسخ

 پاسخ را در چشمان قشنگ تو

برای عصیان زندگی آفرید ،

 دوست دارم 



 
لام(دوشنبه 86 بهمن 29 ساعت 10:16 صبح )
من شکســــتم...من شکســـتم
مــن شکستــم آری تو شکستم دادی
باده رنــگ و ریا را تــو به دستــــــم دادی
مـــن غریبـــــــم آری تـــــو غریبــم کـردی
بی خبـــــر از آییـــنه ها پـــــر فریبـــم کردی
تومرا همچون شمع از سر جور و جفا سوزاندی
تو مرا سوزاندی تو مرا بر در و دیوار بدی کوباندی
من شکستم آری تو شکستم دادی
تومرا از بودن تو مـرااز من واز ما واز پنجره ها ترساندی
تو مــرا از فردا... تو مــرا از دریــا... تو مرا ترســـــاندی
مـــــن اســیـــــرم آری تـــــو اســـیـــــرم کـــــردی
بی خبــــر از بــــاران....... تـــو کویرم کــــــردی
از شـــراب دوری تـــو چه ســیرم کــــــردی
مـــن شکســـتم آری ...........
من شکـــستـــم
شکـــستـــم



 
همینجوری(دوشنبه 86 بهمن 29 ساعت 10:6 صبح )
هر چند مال من نشدی ولی ازت خیلی چیزا یاد گرفتم. یاد گرفتم به خاطر کسی که دوسش دارم باید دروغ بگم. یاد گرفتم هیچ وقت هیچ کس ارزش شکستن غرورمو نداره. یاد گرفتم تو زندگیم به اون که بفهمم چقدر دوسم داره هر روز دلشو به بهونه ای بشکنم. یاد گرفتم گریه های هیچ کس رو باور نکنم. یاد گرفتم بهش هیچ وقت فرصت جبران ندم. یاد گرفتم هر روز دم از عاشقی بزنم ولی خودم عاشق نباشم

 
عشق(پنج شنبه 86 بهمن 25 ساعت 9:22 صبح )
یکی را دوست دارم !ولی او...

   1   2      >